92 بعد از چندی

ساخت وبلاگ
ساعت شش است. ساعت دوازده و نیم خوابیدم، سه بیدار شدم. دیگر نمی‌توانستم در رخت‌خوابم آرام بگیرم، تنگ بود. آمدم روی مبل هال، خوابم برد. خواب‌های غریبی دیدم؛ در خواب، یک اتاق فراخ پیدا کردم با یک تخت نرم 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

یک تصویر به ذهنم می‌رسد، یک نفر که روی زمین افتاده و دامن این و آن را گرفته. این منم.نشسته‌ام روی صندلی در یک مهمانی. مهمان‌ها زیادند، هرکس مشغول کاری. گروهی دور هم می‌خندند، یکی می‌رقصد، یکی می‌خورد، 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 64 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

We are told to remember the idea, not the man, because a man can fail. He can be caught. He can be killed and forgotten. But four hundred years later an idea can still change the world. I've witnessed firsthand the power of ideas. I've seen people kill in the name of them; and die defending them. But you cannot kiss an idea, cannot touch it or hold it. Ideas do not bleed. They do not feel pain. They do not love

92 بعد از چندی...
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 55 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

یک باغ. تا چشم کار می‌کند، سبزی و زمین کرت‌بندی که در هر قسمت، ردیفی از درخت، کاشته شده. میان این بخش‌ها پر از سنگریزه‌ی سفید است. روی سنگ‌ها جلو می‌روم. کف دستانم عرق کرده باوجود آن‌که می‌دانم مشکلی 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 65 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

سیر گریه کرده‌ام از تنهایی‌ که امانم را بریده. امروز مادرم من را در حال نامه نوشتن دید. گفتم خاطرات روزانه‌ام را می‌نویسم؛ اما غافل بودم که پیش‌تر پیگیر کارم شده و دستم را خوانده است. نامه‌های اخیرم ر 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 75 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

امروز با پرویز برای خرید وسایل خانه به بازار رفتیم. زیاد وقت نمی‌گذاشت و می‌خواست هرچه زودتر چیزی بخریم تا به خانه رود. می‌دانم خرید برای او جذابیتی ندارد یا با آن دست مسائل منطقی که ترجیح می‌دهد وقتش 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 94 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

پوران جان، چه‌طور می‌توانی رودرروی من چنین سهمگین سخن بگویی؟ مگر ما کم در این سال‌ها سختی کشیده‌ایم؟ پس آن توانت در مواجهه با دشواری‌ها کجا رفته زمانی‌که تکیه‌گاه من می‌شدی و مرا در برابر آن‌چه از تحم 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 71 تاريخ : دوشنبه 18 فروردين 1399 ساعت: 15:06

فکر می‌کنم تنها راه تسکینم نوشتنه. وقت رو تلف کرده‌م و حالا دنبالش می‌گردم.می‌خوام بذارم هرچی میاد، تایپ شه.مرغ زیرک گر به دام افتد تحمل بایدش.مسئله عشقی نیست اما اون هم هست. به خودم وعده‌ی شادی‌آوری 92 بعد از چندی...ادامه مطلب
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 68 تاريخ : دوشنبه 5 اسفند 1398 ساعت: 9:36

عن من عنم عن عنباظلذادئبوتلغ.اعتمانلتبالبظییبلعه/.نوتئد

چقدر خسته‌م.

چقدر بدبختم.

الررالزلزلنتلتظیالبدالبدذطیبوننتالتلاب

92 بعد از چندی...
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 59 تاريخ : دوشنبه 5 اسفند 1398 ساعت: 9:36

خنک آن قماربازی 

آدم باید فکر کنه که تهش یه چیزی هست. وگرنه که چرا اصولا باید بخواد که دووم بیاره؟

گریه می‌آید مرا

 

92 بعد از چندی...
ما را در سایت 92 بعد از چندی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asmasma بازدید : 77 تاريخ : دوشنبه 5 اسفند 1398 ساعت: 9:36